سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبیر پیوسته خود را از ما به حساب مى‏داشت تا آنکه فرزند نافرخنده‏اش عبد اللّه پا به جوانى گذاشت . [نهج البلاغه]
عاشقانه
درباره



عاشقانه


ali7
این وبلاگ تقدیم به همه آدمهایی که عاشق هستند !!! مخصوصا اونایی که به عشقشون نرسیدن ... به وبلاگم خوش امدید شادی هایم هدیه به تو,کم بودنش را بر من خورده مگیر این تمام سهم من از دنیاست..... ســــیگار می کـــشم کــه مــنت نامــــــرد نـــــکشم! سیـــگار مــی کـــشم کــه از نارفــــــــیق نـــــکشــم! ســـیگار مـــیکشم کــه بــتونم غــم و غــصه هــامــو 1تنــــــــــــــــــــــه رو دوشـــــــم بـــــکشـــــــــــم! تـــــــــــو از پــشـــــــــــت خنـــــــــــجر نـــــــــــــــــــزن! نــــــــمیخواد به فــــــــکر ســـــلامتــیه مــا بـــاشی... ______________________ درد یعنی دلم برایت یک ذرّه شده امّا هیچ غلطی نمی توانم بکنم فقط نشستم حلقه های سیگارم رو میشمرم :| ______________________ کاش یکم جرات داشتیم ای کاش میرفتیم سراغ گوشیمون رو اسمش میرفتیم زنگ میزدیم ساعتها پشت خط میموندیم حالا که جواب داد میگفتیم : ببین دلم برات تنگ شده ... همین واسه کار دیگه هم زنگ نزدم
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها

خـــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــدایا…
صورت حساب لطفا…
باقیشم مال خودت…
منو خلاص کن
سیر شدم از زندگی. . .
::
::
اگه خدا اهل پُز دادن بود . . .
الان زیر چشمامون نوشته بود چند مگاپیکسله !
::
::
خَستــــه ام….!
امــــا تَحمـُـــل مـی کُنــم…
خُــــدایـــا روزِگـــارت با من و احساسم بـَــد تـــا کـــرد…!
::
::


وقتی عبارت ” خدا را به یاد داشته باش ” را می خوانم
در ذهنم و در قلبم گزینه ” همیشه ” را برایش تیک می کنم . . .
::
::
نجار ها هم کورند
هنوز هم تخت دو نفره میسازند نمیبینند
همه تنهاییم حتی آنهایی که دو نفره میخوابند…
::
::
گاهی وقتا
یه چیز
یه نفر
یا یه حرف
می تونه این غبار غم لعنتی رو
از رو دلت برداره . . .
و این یه نشونه ی خیلی خوبه
::
::
کوچه ها را
بلد شـــده ام
و رنگـــ چراغ های راهنـــما را
دیگـــر در راه مدرسه گـــم نمی شوم !
اما
میـــان آدم ها
گـــم میـــشوم
آدم ها را بلـــد نیستـــم !
::
::
همه بدهی هایم را هم
که صاف کنم
به دلم مدیون میمانم
برای تمام
\”دلم میخواست\” های
بی جواب مانده ام
::
::
نسلی هستیم که از پشت ِ قابهای ِ شیشه ای مانیتور یکـدیگـر را در آغوش کشیدیم !!!
::
::
دیـگر بغـضم
در چشمانـم گـیر مـی کـند ،
نگـاهم در صدایـم ،
اشک در گلویم ،
مـن که گفته بودم
آدم نمی شوم …
::
::
تازه حکمت بازی های کودکانه را میفهمم
زووووووو
تمرین این روزهای نفس گیر بود !
::
::
عشق ِ ما همانند ِروز های هفته است!!!
تو شـنـبـه و من جـمـعـه…..!
نمیدانم چرا جـمـعـه اینقدر به شـنـبـه نزدیک است اما شـنـبـه از جـمـعـه دور است؟!؟!؟!؟
::
::
گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را
گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
::
::
کاش من دیگری میشدم
مینشستم مقابل خودم , سراپا گوش میشدم
تا بفهمم حرف حسابم چیست ؟
::
::
هــیــچ قَــطـار ی اَز ایـن اُتـاق نِــمـی گُــذَرَد
مَـن ایـنـجـا نِــشـَـسـتِـه اَم
وَ بـا هَــمـین سـیگــار قَــطـار می آفَــریـنَـم !
نِـمـِِی شِــنَــوی .. ؟؟
سَــرَم دارَد ســــوت مــی کِــشـَــد !!
::
::
بی قـــــرار هیچ قـــراری قـــراری نبــوده ام…
مگـــر قـراری که بــــا تـــــو داشـــتم…
و تــــو هرگــــز نیامـــــدی…
::
::
وقتی که گریه م میگیره ، دلم میگه مبارکه
قدر اشکات رو بدون \”
هنوز چشمات بی کلکه\” \”
::
::
می گوید:کلمات گــــاهی معنایی خود را از دست می دهند …
این روزها \”دوستت دارم\” ها دیگر قلب کســی را به تپش وا نمیدارد !
و گونه کسی را سرخ نمیکند !
ومن درجوابش
می گویــم :مشکل از دوست داشتن نیست مشکل از تکـــــــرار است !
::
::
اگه عشقت باهات راه نیومد
یقین داشته باش
بایکی دیگه داره مثه اسب میتازه….
::
::
یه بیماریـــه مادر زادیــــه لاعلاج دارم:
\”هر کی رو میبینم فکر میکنم آدمه\”…!!
::
::
از ایـن میعـادگــاه تکــراری خستـــه ام!
بیـا اینبـار جـای دیگـــری قـرار بگـذاریم
بــــرای بــــــاهــم بـــــــودن
جـــایی جــز خیـــــــــــــــــالم…!!
::
::
قرص های خواب
لیوان لیوان آب
آرزوی اینکه شاید تا ابد
خوابت را ببینم …!
::
::
دست از شعرهای من بردار
نمی بینی شعرهام
دست به دست می چرخد
بین اینهمه
دستهای نامحرم ؟!
::
::
مـــــــــــــرد است دیگر…
گاهی تند میشود گاهی عاشقانه میگوید..
مـــــــــــــرد است دیگر..
غرورش آسمان و دلش دریاست…
تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد..
تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده..
تو چه میدانی از هق هق شبانه او که فقط خودش خبردارد و بالشش؟…
مـــــــــــــرد را فقط مـــــــــــــرد میفهمد و مـــــــــــــرد
::
::
تنهایی ام را کســی شریک نیست
مطمــــئن باش
دستِ احتــــیاج به سمت ِتــــو که هیـــچ
به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد..


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ali7 93/5/18:: 5:39 عصر     |     () نظر

پای بر سینه ی این راه زدیم

پای کوبان، دست در دست گذر می کردیم

گویی اما ته این راه دراز

دزد شبگیر جنون منتظر است

من و عشق و تو و این راه دراز

همه روز و همه شب

در پی یافتن سایه درختی، آبی

در سکوت غم تنهایی خویش

بین هر ثانیه را

لا به لای سخن و قافیه را می گشتیم

در غم عشق تو مردم اما

این صدای ضربان و تپش قلب ره عشق هنوز

از قدمهای بلند من و توست

دل من با دل تو...

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ali7 93/5/18:: 5:17 عصر     |     () نظر

مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده

ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی بینم


قناعت میکنم با درد چون درمان نمی یابم

تحمل میکنم با زخم چون مرهم نمی بینم

نم چشم آبروی من ببرد از بس که می گریم

چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی بینم

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی بینم

دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم

دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی آید

دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی بینم

خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه

که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی بینم

کنون دم درکش ای سعدی ; که کار از دست بیرون شد

به امید دمی با دوست ; وان دم هم نمیبینم


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ali7 93/5/18:: 5:16 عصر     |     () نظر

دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت

زندگی بعد تو بر هیچ‌کس آسان نگرفت

چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند

شعله‌ای بود که لرزید، ولی جان نگرفت

دل به هرکس که رسیدیم سپردیم ولی

قصه‌ی عاشقی ما سر و سامان نگرفت

تاج سر دادمش و سیم و زر، اما از من

عشق جز عمر گرانمایه به تاوان نگرفت

مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست

قصه‌ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت ...

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ali7 93/5/18:: 5:16 عصر     |     () نظر

قرارمان فصل انگور

  شراب که شدم بیا

تو جام بیاور من جان

جام را خالی از جان کن

                           هراسی نیست...

فقط تو خوش باش

                               همین مرا کافیست...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ali7 93/5/18:: 5:15 عصر     |     () نظر
<   <<   6   7      >